آخرین اخبار
کد مطلب: 78987
چه کساني اولين بار اعتدال را به چالش کشيدند؟/ «اعتدال و اصلاحات» دو خط موازي که زود به خط پايان رسيدند
تاریخ انتشار : 1393/01/01
نمایش : 826

 

 


به گزارش سلام لردگان به نقل از حوزه احزاب خبرگزاري فارس،‌ هنوز يک سال از دولت حسن روحاني که با شعار اعتدال از مردم راي گرفت و با آراي 57 درصدي روي کار آمد، نگذشته است که چالش اصلاح‌طلبان و دولت به نقطه اوج خود نزديک مي شود؛‌ گرچه انتخابات رياست‌جمهوري 92 فصل جديدي در سپهر سياسي ايران پس از انتخابات پرحاشيه 88 گشود اما اصلاح‌طلبانِ ناکام از اردوکشي‌هاي خياباني پس از پيروزي حسن روحاني سعي کردند با مصادره شعارهاي وي، کاريکاتوري از بازگشت اصلاحات به عرصه سياسي طراحي کنند.

يگانه‌سازي و اين هماني انگاشتن «اعتدال» و «اصلاحات» از مقولاتي بود که خيلي زود از سوي اصلاح‌طلبان مطرح شد و آنها تلاش کردند با نزديک شدن به دولت روحاني و به دست گرفتن پست‌هاي کليدي، قامت راست کنند.  

* اعتدال برهه بلوغ گفتمان اصلاحات؟!

هرچند برخي از اصلاح‌طلبان از اين هم فراتر رفته و ادعا کردند «اعتدال برهه بلوغ گفتمان اصلاحات» است؛‌ احمد پورنجاتي نماينده مجلس ششم در ماهنامه زنجيره‌اي کارگزاران ضمن بيان اين مطلب گفته بود «ويژگي بنيادين اعتدال چسبندگي‌اش به گفتمان اصلاح‌طلبي است».

از سوي ديگر محمدرضا خاتمي دبيرکل حزب منحل شده مشارکت نيز با اين ادعا که «در ميان اصلاح‌طلبان چيزي به نام افراط و تفريط نداريم» گفته بود «اين تلقي که با ورود جرياني به نام اعتدال دو قطبي موجود در فضاي سياسي کشور نفي مي‌شود؛ به هيچ وجه درست نيست.»

اين گزاره متناقض «اعتدال -اصلاحات» در حالي مطرح مي‌شود که اصلاحات دوران بلوغ خود را به خوبي در جريان فتنه 88 نشان داد، از اين رو نمي‌توان چنين معادله‌اي را مطرح و تصور کرد که اصلاح‌طلباني که سال 88 آتش فتنه را روشن کردند، در سال 92 به اعتدال روي آورده باشند؛ چراکه طبق يک اصل منطقي اجتماع ضدين امري محال است.

اما اين اجتماع ضدين خيلي زودتر از آنچه تصور مي‌شد دچار تنش و زاويه شد و به مشکل خوردند، روزنامه زنجيره‌اي اعتماد به عنوان نماد اصلاحات در گفت‌وگو با کرباسچي دبيرکل کارگزاران به عنوان نماينده و حامي دولت در مصاحبه اي مناظره گونه با وي نوشت «روحاني يک اصلاح طلب کامل نيست و نبايد شکست او به معناي شکست اصلاحات باشد» اين اظهارنظر نيز با واکنش جالب کرباسچي به عنوان يک تکنوکرات کارگزاراني مواجه شد که گفت «اگر از الان بخواهيد فکر کنيد کنار بايستيم تا در اشتباهات هزينه ندهيم، جوانمردانه نيست.»

*خط‌ ونشان اصلاح‌طلبان براي دولت

اين روزنامه اصلاح‌طلب همچنين با خط و نشان کشيدن براي کرباسچي مي‌‌گويد «اين هشدار از بدنه اصلاح‌طلبي شنيده مي‌شود که وقتي ما در قدرت سهمي نداريم چرا بايد در شکست‌هاي احتمالي روحاني سهيم شويم و هزينه اين شکست را در انتخابات مجلس بعد بپردازيم معتقدند وقتي در قدرت سهم نداريم در شکست نبايد شريک باشيم.»

کرباسچي نيز در پاسخ به اين فشارها مي‌گويد: «اين‌طور نمي‌شود که فقط در برد شريک باشيم و در شکست ترک‌شان کنيم ... صحنه سياسي هم برد دارد و هم باخت.»

البته اصلاح‌طلبان تندرو و افراطي که در ابتداي ماه عسل روحاني سعي در سرقت سياسي داشتند و مي‌خواستند اعتدال را به نام خود سند بزنند، اگر دچار آلزايمر سياسي نشده باشند،‌ مي دانند ريشه اين اختلاف به دوران دوم خرداد بازمي گردد و حتما به ياد مي‌آورند که هجمه به شعار اعتدال براي اولين بار از سوي همين اصلاح‌طلبان اتفاق افتاد.

مقاله «فقر، مسکنت و اعتدال» عنوان يادداشتي بود که توسط اکبر گنجي منتشر شد و در اين مقاله به صرف اينکه اعتدال از سوي هاشمي‌رفسنجاني مطرح شده بود آن را به چالش کشيد و وي را متهم کرد که چرا در عين حال که «عاليجناب سرخپوش» است از اعتدال دم مي‌زند.

گنجي در اين مقاله که در واقع مستندات هجمه اصلاح‌طلبان به رويکرد اعتدال است، نوشته است «نظريه اعتدال معياري پيشيني براي تميز اعتدال از افراط و تفريط عرضه نمي‌دارد. از اين رو هر فردي يا گروهي در عمل خود را مصداق اعتدال و مخالفان (دگرانديشان و دگرباشان) را افراط‌گرا (تندرو) يا تفريط‌گرا (محافظه‌کار) مي‌خواند.»

«ديگران افراطي هستند چراکه با افکار و رفتار من مخالفند اما مشکل آن است که نظريه اعتدال هيچ معيار عيني‌اي براي تشخيص اين امور در اختيار نمي‌نهند و لذا اثبات تندروي و کندروي يا چپ‌روي و راست‌روي يا معتدل بودن بر مبناي اين تئوري کاري غيرممکن است. هيچ معيار پيشيني‌اي براي تشخيص تندروي افراطي‌گري و راست‌روي و چپ‌روي وجود ندارد و در نهايت توسل به اين مفاهيم به خودخواهي و خودشيفتگي منتهي خواهد شد چرا که هر فرد يا گروهي خود را قطب عالم سياست فرض کرده و ديگران را به ميزان فاصله‌اي که از او دارند يا مي‌گيرند افراطي يا تفريطي مي‌خواند.»

اما آنچه مسلم است اينکه اگر اصلاح‌طلبان واقعاً رويکرد اعتدال را از نظر فکري قبول داشتند، آن را به صرف اينکه از سوي هاشمي‌رفسنجاني مطرح شده زير سوال نمي‌بردند؛ کما اينکه مواجه سياسي اصلاح‌طلبان تندرو همچون مشارکتي‌ها با مشي اعتدال ادامه دارد اما امروز نيز از جبر روزگار با کليددار اعتدال هم‌صدا شده‌اند.

اين در حالي است که مشکل اصلاح‌طلبان با دولت در ابتداي کار و در ظاهر هم قابل پنهان کردن نبود و خط و نشان کشيدن افراطي‌هاي اصلاح‌طلب براي روحاني و مستاجر 4 ساله خطاب کردن رئيس جمهور منتخب مردم موضوعي نبود که بتوان به سادگي از کنارش گذشت.

*ساعت شني اصلاح‌طلبان در حمايت از دولت روحاني

اما اينک و با حدود گذشت 9 ماه از عمر دولت يازدهم، مساله عبور از روحاني توسط اصلاح‌طلبان، هر روز با صداي رساتري شنيده مي‌شود و آنطور که از شواهد پيداست، تمام تلاش جريان اصلاحات سرمايه‌گذاري مقطعي روي روحاني براي عبور از بحران هويتي سياسي است تا در انتخابات آينده با رو کردن برگ شانس خود، به مرزبندي شفاف با رييس جمهور يازدهم برسند.

با اين توصيف شايد گلايه‌هاي تند عارف و خاتمي از دولت اعتدال در نيم سال اول عمر دولت چندان عجيب نباشد، چراکه آنها بيشترين هزينه سياسي را با کمترين بهره براي روي کار آمدن روحاني پرداخت کرده اند.

وقتي که عارف به صراحت گفت «شايد انتظاري که داشتم اين بود که با توجه به تجربه 30 سال مديريتي ام آقاي روحاني در برخي امور بيشتر از من مشورت مي گرفتند.»؛ يا اين اظهار نظر محمد خاتمي در جمع برخي از اعضاي مجمع روحانيون که گفته بود «من به روحاني هم گفته ام که اگر او نسبت به مسائل اجتماعي و اقتصادي کم اهميت باشد و نتواند پاسخ مطالبات مردم را بدهد، دولتش بيشتر از 4 سال دوام نخواهد آورد، تنها کسي که در اين مدت در دولت خوب عمل کرد، توفيقي در وزارت علوم بوده است که کاملا تفکرات اصلاح‌طلب داشت، اما روحاني از او حمايت نکرد و او کنار رفت؛ بايد امثال توفيقي در دولت زياد باشند.»، مويد اين واقعيت است که حناي اعتدال هم نتواست چهره اصلاحات را بزک کند و مسير راست مدرن از جريان چپ فاصله گرفت.

انتهاي پيام/

 

 
 
 
ارسال کننده
ایمیل
متن
 



جهت عضويت در کانال های خبري سلام لردگان روی تصاویر کليک کنيد
پیوند
سايت رهبري

دولت

مجلس